خبرگزاري آريا - روزنامه هفت صبح - مرجان فاطمي: با بازگشت کارگردان هاي مطرح و مخاطب شناس به عرصه سريال سازي، وضعيت تغيير مي کند. آيا تلويزيون براي اين کارگردان ها، برآورد مالي بالاتري در نظر گرفته است.
با ورود کارگردان هاي مطرح سينما به تلويزيون، سريال سازي به مرحله جديدي پا گذاشته است. همايون اسعديان، رضا ميرکريمي، سيروس الوند، مازيار ميري و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
.. جزو کارگردان هايي هستند که اين اواخر با تلويزيون قرارداد بسته و کارشان را شروع کرده اند. علاوه بر اينها کارگردان هاي ديگري سينما مثل جواد شمقدري و مجتبي راعي هم به تلويزيون آمده اند و
آنها هم مشغول سريال سازي هستند. در کنار همه اينها حسن فتحي هم بعد از پايان توليد فصل سوم «شهرزاد» به تلويزيون بر مي گردد تا مجددا در اين رسانه سريال تاريخي بسازد.
با بازگشت اين کارگردان ها به تلويزيون براي اين کارگردان هاي سينمايي، برآورد مالي بالاتري در نظر گرفته است؟ اين مسائل را بررسي مي کنيم.
قطع رابطه در دوره سرافراز
در دوره رياست محمد سرافراز، عملا پاي کارگردان هاي مطرح سينما و تلويزيون از فعاليت در اين رسانه قطع شد. سرافراز معتقد بود که برآورد مالي کارگردان هاي سينما نسبت به کارگردان هاي تلويزيوني بالاتر است اما کيفيت کار آنها با گروه دوم برابري مي کند و استفاده از کارگردان هاي سينما فقط خرج اضافي روي دست آنها مي گذارد. يعني فرقي ندارد يک سريال را کارگردان مطرح و کاربلد سينما بسازد يا کارگردان جوان و تازه کار تلويزيوني.
براي همين بود که جلوي فعاليت کارگردان هاي سينمايي گرفته شد. حتي زماني که شبکه دو سريال «گاهي به پشت سر نگاه کن» مازيار ميري را روي آنتن برد، روزنامه جام جم، نقدهاي فراواني درباره آن نوشت. اين در حالي است که روزنامه جام جام، رسانه خود تلويزيون است. خلاصه اين که با اين اقدامات، در دوره اين رييس، هيچ اثر قابل قبولي توليد نشد.
بازگشت با برنامه ريزي دقيق
بعد از پايان دوره رياست سرافراز، تيم عبدالعلي علي عسگري سياست هاي پيشين را احيا کردند و الان چند وقتي است که مجددا پاي کارگردان هاي مطرح به تلويزيون باز شده. نکته
قابل توجه اينجاست که مديران تلويزيون براي دعوت از اين کارگردان ها هدف خاصي دارند و اين طور نيست که صرفا بخواهند از اسم آنها در اين رسانه استفاده کنند.
حسين کرمي، رييس مرکز امور نمايشي معاونت سيما
روز چهارشنبه اطلاعاتي کلي درباره سريال هاي هرکدام از اين کارگردان ها در اختيار
رسانه ها گذاشته که نشان مي دهد دعوت از هر کدام آنها با برنامه ريزي دقيق همراه بوده است.
اسعديان، ميرکريمي و الوند
اولين کارگردان سينما که بعد از اين تغيير و تحولات به تلويزيون برگشت و شروع به ساخت سريال کرد، همايون اسعديان بود. اين کارگردان سال 86 «راه بي پايان» را به عنوان اولين سريالش ساخت و بسيار مورد توجه قرار گرفت. او حالا مجددا با يک درام اجتماعي به تلويزيون برگشته و تصويربرداري سريال جديدش «سوگند» را با حساسيت زيادي شروع کرده. آن طور که از تجربيات اين کارگردان شواهد امر پيداست، احتمالا با اثر قابل قبولي رو به رو خواهيم بود.
رضا ميرکريمي، کارگرداني که تجربه موفق «بچه هاي مدرسه همت» را در تلويزيون داشت، بعد از
سال ها دوري از اين رسانه، در
حال حاضر مشغول نگارش سريالي 50، 60 قسمتي براي تلويزيون است. اين سريال، درامي عاطفي است که در اواخر دوره قاجار و آغاز دوره پهلوي روايت مي شود. درست است که ميرکريمي، تجربه خاصي در ساخت اثر تاريخي ندارد اما با توجه به کارنامه قابل قبولش در سينما و تلويزيون مي توانيم مطمئن باشيم که سريالش اثر موفقي از آب در مي آيد.
علاوه بر اين دو، سيروس الوند، کارگران باتجربه سينما هم به سمت تلويزيون آمده و الان مشغول نگارش سريالي 40 قسمتي براي اين رسانه است. از آنجايي که الوند، جنس مخاطبان عام را به خوبي مي شناسد، احتمالا اثرش براي تلويزيون هم به مذاق مخاطبان خوش مي آيد.
بازگشت فتحي و ميرباقري با الف ويژه
در دور جديد بازگشت کارگردان هاي مطرح به تلويزيون، حسن فتحي و داود ميرباقري هم به اين رسانه بازگشته اند. آن طور که حسين کرمي اعلام کرده ميرباقري فعلا بازنويسي 20 قسمت ابتدايي سريال «سلمان فارسي» را به پايان رسانده و مشغول نهايي کردن متن 20 قسمتي دوم اين سريال است.
از طرف ديگر، حسن فتحي هم که بعد از سريال «زمانه»، تلويزيون را ترک کرده بود، حالا بعد از تجربه سه فصل «شهرزاد» قرار است مجددا با يک سريال تاريخي به تلويزيون برگردد. طبق گفته کرمي، او قرار است سريالي تاريخي درخصوص هفت پهلوان از قوميت هاي مختلف ايران را بسازد.
کارگردان هاي ديگر سينما
علاوه بر اينها کارگردان هاي ديگر سينما مثل مجتبي راعي، جواد شمقدري و مازيار ميري هم هستند که براي سريال سازي به سمت تلويزيون آمده اند. مازيار ميري
سه سال قبل، سريال «گاهي به پشت سر نگاه کن» را براي شبکه دو ساخت و حالا قرار است سريال «هيات مديره» را براي شبکه پنج کليد بزند.
جواد شمقدري پيش از اين تجربه ساخت سريال تاريخي «فرستاده» را براي تلويزيون داشت و حالا هم قرار است سريال «چراغ ملکوت» را درباره تسخير لانه جاسوسي آمريکا بسازد. از ميان همه اين کارگردان ها، فقط مجتبي راعي است که تجربه سريالسازي نداشته و مي خواهد براي اولين بار اين عرصه را تجربه کند.
برآورد مالي چگونه است؟
بازگشت کارگردان هاي مطرح سينما و تلويزيون و اعلام آمادگي براي ساخت سريال، اتفاق بسيار خوشايندي است و نشان از اين دارد که تلويزيون بالاخره براي بازگشت به دوران اوج، استارت زده است اما هنوز به يک سوال پاسخ داده نشده؛ اين که آيا برآورد مالي در نظر گرفته شده براي ساخت سريال در مورد اين کارگردان هاي مطرح هم صدق مي کند؟ يعني آيا رضا ميرکريمي، همايون اسعديان و... هم براي ساخت يک سريال، همان دقيقه اي سه ميليون را دريافت مي کنند يا تلويزيون براي حضور آنها شرايط ويژه اي در نظر مي گيرد؟ قطعا بين اين کارگردان ها با کارگردان هاي متوسط تلويزيون که اتفاق در اين مدت تعدادشان هم بالا رفته، تفاوتي در نحوه برآورد مالي وجود دارد اما هنوز ميزان اين تفاوت مشخص نيست.
مشکل مالي تمام شد؟
بايد اين را در نظر داشته باشيم که سريال هاي کارگردان هايي مثل حسن فتحي، داود ميرباقري و حتي رضا ميرکريمي جزو سريال هاي الف ويژه تلويزيون هستند و به لحاظ مالي آثار گرانقيمتي به حساب مي آيند. آيا تمام مشکلات مالي تلويزيون رفع شده و اين کارگردان ها براي ساخت آثارشان به هيچ مشکلي بر نمي خورند؟
همه اينها جزو مسائلي است که بايد به مرور زمان مشخص شود. فعلا همه ما از حضور اين اسامي در تلويزيون خوشحاليم اما معلوم نيست در ادامه حضور آنها در تلويزيون با چه مسائلي رو به رو شويم.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۵۰۹۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دین سینما به امام صادق(ع) چه زمانی ادا میشود؟
این اهمیت از آنروست که با توجه به آمارهای منتشر شده ازسوی نهادهای علمی کشور بیشتر مخاطبان ایرانی به موضوعات دینی اهمیت میدهند و براساس آخرین پیمایش مرکز تحقیقات صدا وسیما نیز پربینندهترین برنامههای رسانهملی برنامههای مذهبی هستند. اما اینکه چرا تاکنون درصنعت فیلمسازی و سریالسازی به چنین موضوع مهمی کمتر پرداخته شده نیاز به بررسی بیشتری دارد.
سینما و فیلمسازی مذهبی سینما ذاتا هنری قصهگو و در عینحال وابسته به تکنولوژی محسوب میشود و به همین جهت بستر خوبی برای طرح روایت و داستانهای برآمده از باورها و عقاید انسانها در طول
تاریخ است. همچنین بهدلیل بدیع و مدرن بودن، ابزارهای نامحدودی در اختیار دارد که میتواند در اذهان مخاطبان عمیقا اثرگذار باشد. از آغاز شکلگیری سینما در اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، جادوی سینما این امکان را فراهم کرده تا سینماگران، دغدغههای اعتقادی و مذهبی خود را از طریق این رسانه به نمایش بگذارند. بهطورکلی این تولیدات دارای اهمیت استراتژیک هستند و میتوانند در نمایش و قرائت مطلوب مردم درخصوص ادیان، مهم و پرطرفدار باشند.
چرا سینمای دینی در ایران شکل نمیگیرد سینمای ایران اسلامی که بهعنوان مرکز اصلی تجمع شیعیان دنیا، سالهاست در تولیدات انواع فیلمهای سینمایی با رویکردهای انسانی و اخلاقی خوش درخشیده اما بهنظر میرسد تاکنون برای تولیداتی از نوع سینمای دینی حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد؛ آنهم در شرایطی که جریانات انحرافی صهیون و وهابیت، تمام سپاه خود را برای به تصویر کشیدن دوران صدر
اسلام بهگونهای که مطلوب خودشان است، به میدان آوردهاند. از ساخت فیلم و حکمرانی بر سینمای هالیوود تا بودجهریزی و سریالسازی در کشورهای حاشیه خلیجفارس و خاورمیانه برای تحریف تاریخ
شیعه و دوران امامت اولاد نبی اسلام(ص) آن هم بدون رعایت ابتداییترین ملاحظاتی که میتوان داشت.
تحریف تاریخ شیعه مصداق فراوانی را میتوان از میان تولیدات عربی درباره تحریف تاریخ شیعه همراستا با تفکر ضدایرانی مثال زد اما متأخرترین آنها میتواند مجموعههایی مانند «اِمامُ الْفُقَهاء» یا «حشاشین» باشد که این روزها نامش سر زبانها افتاده است. این تولیدات نمایشی گرچه ازسوی برخی با سهلانگاری دنبال میشود اما ماجرای آنها عمیقتر از مباحثی چون جنبه سرگرمی صنعت فیلمسازی است و تلاش میشود تا با القای تصویری غلط، زمینه تحریف تاریخ را فراهم کند.به طور مثال این مجموعههای تلویزیونی نه فقط بهدور از اهداف سیاسی و ضدشیعی ساخته نشدهاند بلکه دقیقا میدانند چه هدفی را دنبال میکنند و قرار است چه تصویری از اسلام و شیعه به جهان ارائه نمایند تا در نهایت آنچه در اذهان در مورد اسلام و تشیع شکل میگیرد، به نفع خودشان و در راستای تضعیف اندیشه ولایی شیعیان باشد که امروز رسانهها و اندیشمندان صهیونیستی چنین تفکری را مانع جدی حیات خود میدانند.
تصویری تحریف شده از امام صادق(ع) به عنوان نمونه مجموعه «اِمامُ الْفُقَهاء» که در رابطه با زندگی امام صادق(ع) به کارگردانی سامی جنادی سوری و نویسندگی حامد العلی کویتی با حمایت شرکت کویتی الخیر در ۳۰ قسمت ساخته شده و در سال ۱۳۹۱ از شبکه العراقیه در عراق پخش گردید و پس از آن شبکه الکوثر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز البته با برخی اصلاحات، ازجمله پوشاندن چهره مبارک بنیانگذار مذهب شیعه(ع) و پدر بزرگوارشان، آن را به نمایش گذاشت، تلاش شده تا روایتی تاریخی از خلفای اربعه ارائه دهد و با توجه به نهضت علمی که امام باقر(ع) و امام صادق(ع) پایهگذاری کردند، این موضوع را اثبات کند. این در حالی است که این
سریال با توجه به جایگاه این دو امام شیعه در پی اثبات جریان خلافت است اما از این امامان و خلافت برحق آنها چیزی نمیگوید.همین امر سبب شد برخی مراجع تقلید در کشورهای مختلف اسلامی از این سریال انتقاد کنند. «اِمامُ الْفُقَهاء» اگرچه مدرسه علمیه امام صادق(ع) در مسجد النبی(ص) و پرورش فقها و علما در آن مدرسه را به تصویر کشیده است، اما به امامت این امام بزرگوار و نشان دادن شخصیت وی در حد یک فقیه، بسنده کرده که چنین رویکردی در مجموعهای که مدعی روایت زندگی امام صادق(ع) است، نمیتواند بیهدف بوده باشد.بر همین اساس باید این سؤال را مطرح کرد، آیا واقعا ساخت فیلم و سریال در خصوص بنیانگذار مذهب شیعه وظیفه سینما و تلویزیون ایران نیست؟
حشاشین در مقابل تفکر شیعی در راستای بررسی تولیدات فیلمسازی و سریالسازی، باید گفت سریال حشاشین نیز که در ماه رمضان امسال پخش شد و تلاش کرده جنبش شیعه اسماعیلیه را همراستا با داعش به تصویر بکشد را هم باید در این رابطه ارزیابی کرد. اسماعیلیها نام خود را از اسماعیل بن جعفر، فرزند امام صادق(ع) گرفتهاند. آنها برخلاف شیعیان اثنیعشری، که امام موسی کاظم(ع) برادر کوچکتر اسماعیل را به عنوان امام پذیرفتهاند، معتقد بودند اسماعیل جانشین امام صادق(ع) بوده است. همین تفکر انحرافی حالا دستمایه جریانهای صهیونیستی شده تا از زبان کشورهای سکولار اسلامی فیلمی ساخته شود که تفکر شیعی را با داعش ساخته شده توسط غرب پیوند زنند و به جهانیان نشان دهند که تفکر داعشی همراستا با تفکر شیعی است و با تحریف تاریخ، کذبیات تفکری خود را جای حقیقت اندیشه شیعیان جا بزنند.
سینما حق دستکاری تاریخ را ندارد با بازخوانی انتقادات و واکنشهایی که امروزه از سوی منتقدان به چنین آثاری میشود، میتوان بهخوبی دریافت که جریانات صهیونیستی چگونه از دوقطبیسازی و پاککردن تاریخ بهره میبرند. بهطور مثال شاید فیلمنامهای با یک قصه اجتماعی و عاشقانه این امکان را برای فیلمساز فراهم کند تا دخل و تصرفی در موضوع ایجاد نماید اما فیلمساز طبیعتا حق دستکاری تاریخ و وقایع شناخته شده را ندارد، بهخصوص اگر درام به شخصیتی تاریخی بپردازد که در یک دوره زمانی خاص نقش فعالی داشته است؛ این نقدی است که وجیهه عبدالرحمن از بازیگران سینمای عرب بهتازگی بر سریال «حشاشین» مطرح کرده است. متاسفانه پدیده جعل تاریخ در درام تاریخی عرب و ترکیه بسیار وجود دارد، چراکه آنها فیلمنامهها را از بین رویدادهایی برمیگزینند که مواضع قهرمانانه را تقویت و افتخارات و پیشینیانشان را ستایش میکند و این قطعا به نفع درام نیست و وقتی این درام درخصوص به تصویر کشیدن شخصیتهای ارزشمند دینی جمع زیادی از مردم دنیا باشد، اشکال چنین رویکردی بیشتر نمود پیدا میکند.حتی برخی منتقدان شبکههای عربی نیز در مورد این سریال گفتهاند: این مجموعه نمایشی در ابتدا و انتها ماحصل خیال بوده که از تاریخ الهام گرفته شده است.
وقتی صهیون برای کوبیدن اسلام سیاسی دست بهکار میشود ساخت سریالهایی چون حشاشین از سوی جریان صهیونیستی که امروز در ضعیفترین جایگاه خود قرار دارد راهبری میشود تا با کوبیدن اسلام سیاسی در ایران، اخوانالمسلمین در مصر و حماس در فلسطین که بزرگترین دشمن آنها محسوب میشود و جریان مقاومت را در منطقه پدید آوردهاند به جریان تندروی ساخته شده توسط آمریکا داعش نسبت دهد که اسلامهراسی را در دنیا تقویت کند.
در جنگ روایتها چه کردیم؟ حالا در این جنگ روایتها، سینمای ایران شیعی برای روایت
صادق از زندگی پدر مکتب جعفری چه کرده است؟ گرچه تلویزیون ایران درخصوص صدر اسلام و حوادث کربلا تولیدات قابل دفاعی داشته و میتوان به مجموعههایی مانند مختارنامه، امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته، ولایت عشق، تنهاترین سردار و... اشاره کرد که هرکدام دورهای از تاریخ اسلام را مورد بررسی قرار دادهاند اما در این بین، جای یک فیلم سینمایی یا سریال در شأن بنیانگذار مذهب شیعه، بهشدت احساس میشود.همانطور که بر همه روشن است، تاریخ تمدنی غرب بدون وجود آوردههای علمی مسلمانان قطعا به جایی نمیرسید یا دستکم این دستاوردهای دانشمندان و عالمان اسلام بود که کتابخانههای غرب را تا دورهای از تاریخ پر کرد.طبیعتا تمدن کنونی جهان، ازتلاش ملل گوناگون در طول تاریخ شکل گرفته است وسهم اسلام در پیدایش وتوسعه این تمدن، بیش ازدیگر تمدنها نباشد، کمتر نیست. پرسش اینجاست که آیا سینمای ایران ظرفیت ساخت فیلمی برای بیان این تاریخ را ندارد یا ما با فقر سینماگران دغدغهمند و شیعه مواجه هستیم؟
دوران سینمای سکولار گذشته است علوم و تمدن اسلامی از مسیرهای مختلفی به غرب منتقل شد که ترجمه کتب عربی به زبانهای اروپایی و تدریس و استفاده از کتب عربی که دانشمندان مسلمان آنها را در مراکز علمی نوشته یا ترجمه کرده بودند، بیشترین تاثیر را داشت. شاید این توضیحات برای اثبات اهمیت توجه به اقدامات اساسی امام صادق(ع) و جهاد علمی که او ایجاد کرد، کافی است تا متوجه باشیم که تا چه اندازه پرداخت به زندگی این دانشمند زمان، گردآورنده علوم اسلامی و سپس انتشار آن به سراسر دنیا و حتی تاثیرش بر شکلگیری غرب در سینما و تلویزیون اهمیت و جذابیت دارد. مردم ایران مخاطبانی مشتاق به تماشای آثار نمایشی با مضامین مذهبی و دینی هستند.در همین ماه رمضان گذشته واقعا روشن شد که دوران «تلویزیون، رسانهای با ماهیت سکولار است» گذشته و نهفقط تلویزیون که سینما نیز تشنه تولیداتی با مضامین ارزشمند است؛ چراکه مخاطب سینمای امروز نیز چنین خواستهای دارد و فیلمهای دفاعمقدس یا انقلابی همیشه در ایران پرفروش بودهاند.
جای خالی استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری در سینما میتوانیم با یک روایت دقیق و جذاب سینمایی، حقانیت شیعه و تاثیراتی را که بر فرهنگ بشری گذاشته، ثابت کنیم و این بار ما بهعنوان شیعیان ۱۲امامی و باورمند به مهدویت بگوییم غرب چگونه غرب شد و حالا با فاصله از همان دستاوردها امروز به چه نقطهای از اضمحلال فرهنگی رسیده است؟! در حقیقت دوران زندگی امام صادق(ع) را از هر منظری که مورد توجه قرار دهیم، سرشار از قصهها و پیروزیهای علمی و فرهنگی است که موجب شکلگیری دوران طلایی اسلام شد و تمامی این دستاوردها قابلیت نمایشیشدن دارد؛ ضمن اینکه امروز که جهان علیه هر نوع استکبار برخاسته و آزادگان مسلمان و غیرمسلمان خواهان برچیدهشدن رژیم صهیونیست هستند، بهترین فرصت برای بیان وجوه استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری است و سینما باید دستبهکار شود تا در این جنگ رسانهای از موثرترین و فراگیرترین رسانهها، یعنی فیلمسازی برای تولید محتواهایی متناسب با فرهنگ شیعی بهره برد و چه روایتی مهمتر و ضروریتر از روایت زندگی امام صادق(ع)؟! سینما قصه میخواهد، حادثه و قهرمان نیاز دارد و دوران امام صادق یکی از توفانیترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاشها و انقلابهای پیاپی متعددی را تجربه کرده، از جمله قیام خونخواهان امام حسین(ع) و از سوی دیگر در این دوره تاریخی شاهد برخورد مکاتب، ایدئولوژیها و تضاد افکار فلسفی و کلامی هستیم که ناشی از برخورد امت اسلامی با مردم کشورهای فتحشده با دنیای خارج است. در آخر اینکه به نظر روایت این دوران طلایی از اسلام شیعی در سینما کمی همت، دغدغه و اسلامشناسی میخواهد تا فیلمنامهنویسان و کارگردانان سینمای ایران دستبهکار شوند و مدیران سینمایی و صداوسیما را کنار خود ببینند و دست و دلبازانه برای فتح و پیروزی شیعیان، این بار نه مانند صدر اسلام با فدا کردن خون؛ بلکه با تخصیص بودجه کافی، بهرهمندی از فناوری و استفاده از افراد باسواد و آگاه، آثاری نمایشی تولید کنند و مرزهای فرهنگی و هنری را درنوردند.